این مخصوص توست کودک جان

ساخت وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

تقدیم به تمام بی وجودان روزگار!؛ آنان که نان از قبل اسلام می خورند و برای دنیای پوچشان پیوسته و بی وقفه تلاش می کنند و به همه چیز می اندیشند جز فلسفه خلقتشان و رسالتی که بر دوششان نهاده شده!

اینان بزودی تاوان نفاق و دغل بازیهاشان را خواهند داد؛

الیس الصبح بقریب؟

آری؛ سحر بسی نزدیک است.

چند جمله ای از دل برآورم؛ گرچه خریدار حرف حق کسی است که خود اهل حقیقت باشد نه مجاز...

تمام آنچه خواهم گفت را اهل باطل در ظاهر نخواهند پذیرفت اما با تمام وجود در قلوب زنگاربسته و سیاهشان به حقانیت آن شهادت خواهند داد. همین برایم کافیست:

اول بپردازیم به ماهیت چنین موجودات پست و حقیری که حقارت خود را نمی خواهند ببینند و از آن گریزانند:

ابلهانی که دم از خدا و انسانیت می زنند درحالیکه به والله فرسنگها از خدا و آدمیت دورند...

حاضرم برای اثبات تمام گفته هایم به ذات اقدس الله قسم یاد کنم زیرا که ذره ای در گفته هایم شک و تردید ندارم!

این احمقان موجودات رقت انگیزی هستند که نه گذشته هاشان شبیه آدمیزاد بوده و نه حال و نه آینده تاریکشان. این حقیران به مانند قوم بنی اسرائیل هستند که روزگاری گرفتار ظلم و ستم فرعونی بودند که روزگارشان را تیره وتار کرده بود و خود بهتر از من به آن گذشته ها واقفند... اما حال بواسطه رهایی از چنگال فرعون، آن روزگاران سخت را از یاد برده اند و چنان رفتار می کنند گویی از ابتدا فردی آزاد و بی نیاز بوده اند! هرگاه به انسانهایی چون «ما» فخر می فروشند بخداوندی خدا حالت تهوع می گیرم و از اینکه می بینم خود را در کمال پررویی به کوچه علی چپ می زنند و سعی در پنهان کردن تاریخچه سیاهشان دارند حالم بهم می خورد. ای ابلهان شما برای هرکسی در ظاهر آدم باشید برای من جز حیواناتی حقیر و زبان نفهم نیستید که بواسطه چند تکه استخوان پاچه مان را هرازگاهی گاز می گیرید.

اما نکته دیگر آنکه هرزمان چنین بی مقدارانی دم از آیات الهی می زنند و برای ما احادیث و سخن بزرگان به رخ می کشند دگربار حالت تهوع غریبی دست می دهد و پیش خود می گویم خداوندا اینان چقدر حقیرند که از آیات تو و گفته های معصومانت برای فرونشاندن آتشی که در وجود پلیدشان شعله ور ساخته ام بهره می برند اما نمی دانند آب در هاون می کوبند زیرا حقیران را چه به این زر زدنهای اضافی آن هم دم زدن از جملات بزرگان تاریخ و دین و حتی سخنان الله!!! آه که اینان با چه رویی آیات الهی را بر زبان جاری می سازنند؟!

گرچه با دهن زدن سگ، آب دریا نجس نخواهد شد! اما چنین جملات و آیاتی از زبان کرم های روزگار چندش آور است... بسیار چندش آور...

بحث در مورد این موجودات به ساعتها قلم فرسایی نیاز دارد زیرا اینان آنچنان غرق در شهوات و لذات شیطانی گشته اند که جز خود نمی بینند و به والله قسم که حاضرند بخاطر نفع شخصی خود تمام نزدیکانشان را قربانی کنند و من با تمام وجود به گفته ام ایمان دارم، طوریکه اگر چنین ایمانی را بخدا داشتم قریب به یقین در زمره سعادتمندان دنیا و آخرت می بودم!!! لازم است اینجا اشاره کنم که بنده هرگز خود را بنده خوب خدا ندانسته و نمی دانم و می دانم هرچه کنم باز بنده کامل او نخواهم شد و جا دارد اذعان کنم که بنده سراپاتقصیری هستم که افعال زیادی را که خدا حرام کرده را انجام داده ام و اغلب دستوراتی را که امر به انجام دادن آن نموده را به سرانجام خود نرسانیده ام و همیشه معترف به گناهانم بوده ام ولی موجوداتی هستند که خود را تافته جدابافته ای می دانند و در خیال خام خود جایگاه رفیعی برای خویش نزد مردم و خداوند متصور  می شوند و به ضمشان که خواهند توانست به سعادت دنیا و آخرت دست یابند؛ زهی خیال باطل و زهی تصور خام... اینان نشخوار توهماتی است که در پس زمینه ذهن بیمارشان چون غده ای چرکین و سرطانی می پروانند؛ غافل از آنکه این غده متعفن هرلحظه بزرگ و بزرگتر خواهد شد و همین باعث خواهد شد که به درک اسفل السافلین سقوط آزادی داشته باشند...!

مخلص کلام:

پایان کار این حقیران نزدیک است و خود بهتر از من به آن آگاهند و اینجا جا دارد مطلبی را بیان کنم که هشداری برای این پلیدان باشد؛ «در آن روز که زمین خواهید خورد (ان شاءالله بزودی زود) هر سوراخ سمبه ای بخزید پیدایتان خواهم کرد و به سرپنجه عدالت الهی می سپارمتان چراکه برای آن روز تیره تان از مدتها پیش برنامه ریزی کرده ام و باز یادآور می شوم ذره ای در واصل کردنتان به درک اسفل السافلین دودل نخواهم بود و آن روز قلبی که در سینه ام خواهد تپید تنها قلب انتقام است نه ترحم!! می دانم حقیرانی چون تو هرگز جرات رویارویی با دشمن را ندارند چراکه خود دشمن مردم و خویش اند و قبل از رویارویی با دشمن ظاهری بایستی با دشمن باطنیشان روبرو شوند اما باز می دانم که از حقیرانی چون شما این رشادت ها بر نمی آید و شما هم از خود خواهید گریخت و هم از دشمن بیگانه ای که برای دریدنتان ثانیه شماری می کند... رقت انگیز عافیت طلبی چون تو که تنها به رفاه خود می اندیشد و از رسالت خود تنها خوردن و خوابیدین و زر زدن را می فهمد و در حادثه ها با یک خراش کوچک همانند سگ زجّه می زند هرگز وجود رویارویی با دشمن را نداشته و ندارد و چنین بی وجودی در هنگامه سختی ها تنها به رهایی جان بی مقدارش خواهد اندیشید؛ هرگاه دم از شجاعت میزنی خنده ام می گیرد چون تو همانند کودکی هستی که تنها خود را در دنیای مجازی (چون بازهای رایانه ای) شجاع می بیند و فکر می کند که همیشه اوست که می زند و نمی داند که روزگاری بد خواهد خورد!!! زندگی برای کودکی مثل تو هنوز معنای واقعیت ندارد زیرا همانند طفلی هستی که دنبال الک دولک بازی اش است و آن روز که زمین خواهد خورد همانند الاغ عرعر خواهد کرد... بی صبرانه منتظر آن روزم و خود بهتر می دانی که تنها یک مرحله تا پایان کارتان باقیست و آن هم بسیار نزدیک است. آن روز نیز بدان که از چنگالم یارای گریختن نداری!

در پایان توصیه می کنم که همانند بز به این ویدئویی که مخصوص توست خیره شوی و بدانی که عاقبت موجود رقت انگیزی چون تو هم در این سرا و هم در سرای باقی بسی شوم و دردناک است. باز ما که از دنیای خدا لذت آنچنانی نچشیدیم بار تکلیفمان سبک تر است چراکه از بیت المال ملت نچاپیدیم و بواسطه آن زبانمان هم در این دنیا و هم در آن دنیا کمی درازتر است؛ اینجاست که دلم بحال ابلهی چون تو می سوزد زیرا به فرجام شومش نمی اندیشد...

گرت باور بوَد ورنه؛ سخن این بود و ما گفتیم...

سوار طوفان...
ما را در سایت سوار طوفان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سوار طوفان savare2fan بازدید : 577 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1391 ساعت: 21:35